سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/2/24
8:49 عصر

عرضه نویسی در چاه جمکران!

بدست روح اله ریاضی در دسته

آقای رسول جعفریان مطلبی با عنوان علما درباره عریضه نویسی در چاه جمکران نظر دهند نوشتند و در آن بنابر گفت های مسوول مسجد که از سرنوشت محتوم عریضه ها خبر داده بود ،‌خواستار واکنش علما به این روش مبتنی بر روایات نه چندان مستند شدند.
در ادامه طلبه ای از قم جواب ایشان را با تکیه بر همان مفروضاتی که بارها از تریبون ها شنیده ایم دادند که واکنش ایشان این بار تندتر و البته صریح تر بود که خواندنشان را به همه توصیه می کنم.بخشی از جواب آخر ایشان را هم در زیر می آورم.
«بنده  منکر وجود برخی روایات نشده بودم و شاهدش هم همین
پاسخی است که ایشان داده‌اند. اما به ایشان و دوستان دیگر نکته مهمی را
یادآور می شوم: «معتَقدات» امری است و «روایات» امری دیگر. این مسأله هم
برای شیعیان مهم است هم برای سنیان. اگر قرار باشد بر اساس هر روایتی،
باوری و معتقدی به عنوان «معتقد رسمی» شکل بگیرد، اساسا امکان جمع و جور
کردن معتقدات در یک چهارچوب رسمی وجود ندارد. توجه داشته باشیم که غالب
علمای قدیم، مانند علامه حلی، فخرالمحققین و شیخ بهایی و بسیاری دیگر رساله
های اعتقادی کوچکی که مجموعه معتقداتشان بود می نوشتند تا معلوم شود یک
شیعه باید به چه مسائلی معتقِد باشد تا دینش درست باشد، رسمی که مع الاسف از
سوی علما تا حدودی ترک شده است. اگر بنا بود به دایره این قبیل «روایات»
توجه شود که معمولا بسیاری از علما در بسیاری از آنها طعن علمی دارند،
امکان این که «معتقدی»‌یا رساله اعتقادیه مشخصی شکل بگیرد، وجود نداشت.
لازم است ایشان به قضاوت شیخ صدوق در باره انبوه روایات طبی منسوب به
امامان مراجعه کند که چطور پنبه آنها را زده و فاقد اعتبار و استناد اعلام
کرده و امروزه ده ها هزار نسخه از کتبی که تحت عنوان طب دینی نوشته شده و
بر اساس همان روایات به عنوان مستحب و سخن معصوم (ع) میان مردم منتشر می
شود (بنگرید: الاعتقادات، باب 44 چاپ شده در مجلد 5 سلسله آثار شیخ مفید، ص
115). روزگاری روایات تجسیم در بین شیعه فراوان بود و علما از آنها اعراض
کردند و شیخ صدوق با نگارش التوحید پنبه همه آنها را زد و دامن شیعه را از
چنین باوری تطهیر نمود.

  اما تطبیق داستان عریضه نویسی در چاه جمکران به صورت یک
روش مستمر و برنامه ریزی شده به عنوان مصداق «توسل» از همان حرفهاست. مگر
هر تطبیقی با ذهن هر کسی که چند روز مدعی درس فقه و حدیث است، قابل قبول
است؟ اعتبار این جور تطبیق ها کمتر از قیاس بوحنیفه نیست که ایشان از آن
نالیده‌اند. باز کردن باب این تطبیقات و درآوردن رسمهای تازه در مذهب، امری
نیست که به سادگی از آن بتوان گذشت. به همین دلیل است که مرحوم آیت الله
فیض قمی دستور داده بودند آن چاه را پر کنند (نامه قم، ش 3،4، ص 14). حتما
ایشان هم روایات مورد نظر این دوست ما را ندیده بودند.»